سفیر کره جنوبی در مصاحبهای مطبوعاتی، با اشاره به صادرات سریال از این کشور به ایران و دیگر کشورهای خاورمیانه، صنعت سریالسازی کره را در خدمت معرفی فرهنگ و تمدن این کشور عنوان کرد.
سریالهای کرهای گرچه مانند سابق در تلویزیون حکمفرمایی ندارند اما هیچ وقت هم از کنداکتور پخش سریالهای تلویزیونی حذف نشدهاند.
هنوز هم میتوان سریالهای تولید شده در کره را جزو محبوبترین مجموعههای پخش شده در یک دهه اخیر تلویزیون ایران دانست.
کیم سئونگ هو میگوید: ما معروفترین سریالها را به ایران میآوریم تا آنها با فرهنگ ما آشنایی پیدا کنند، ضمن آنکه از طریق صنعت سریالسازی، فرهنگ و تمدن خود را تبلیغ میکنیم و از همین مسیر هم ایرانیها به فرهنگ و تمدن ما نزدیک شدند.
سفیر کره در بخشی از مصاحبهاش میگوید: تماشاگران کرهای که با فرهنگ ایران هیچ آشنایی ندارند، فیلم و سینمای ایران را دوست دارند و این خود یک نشانه است که اثبات میکند تفاوت فرهنگها مانعی برای تبادل تولیدات فرهنگی نیست.
هجوم سریالهای کرهای به تلویزیون ایران، گرچه نمیتواند معنای تهاجم فرهنگی داشته باشد، اما نکتهای در آن هویدا است و آن تأثیرپذیری جامعه ایرانی از افسانههای کرهای است.
توجه به فرهنگ کره، همان طور که سفیر این کشور اشاره کرده است، بخشی از این تأثیرپذیری را شامل میشود. هرچقدر سریالهای کرهای بیشتر در ایران یا دیگر کشورها دیده شود، کرهایها به هدف فرهنگیشان در معرفی تمدن کشورشان بیشتر نزدیک میشوند؛ اقدامی که حتی تحسین مقام معظم رهبری را نیز در پی داشته است. ایشان در دیدار دستاندرکاران یادوارههای شهدا، به موضوع توجه سینمای ایران به شهدا اشاره میکنند و خواستار پرداختن به قهرمانان دوران دفاع مقدس میشوند و به کشور کره به عنوان نمونهای از پرداختن به اسطورهها و جنبه قهرمانپروری سریالهای کرهای اشاره میکنند و میگویند: «شما میبینید که این حضرات کرهایها – من از کار اینها خوشم میآید – تاریخ ندارند، بنابراین میگویند «افسانه جومونگ»، افسانه فلان. یعنی از اوّل حساب را تسویه میکنند؛ [میگویند] افسانه است، واقعیت نیست. یکچیزی در میآورند، یک تاریخ برای گذشته خودشان درست میکنند، که وقتی یک جوان کرهای به این فداکاریها و به این شجاعتها و به این کارهای عجیب غریبِ سینمایی نگاه میکند، خب احساس هیجان میکند، احساس هویت میکند، احساس افتخار میکند. ما اینها را در واقعیت زندگی خودمان داریم، اتّفاق افتاده، پیش آمده، چرا از اینها استفاده نمیکنیم؟ بهنظر من یک قصور بزرگی– نمیگوییم تقصیر؛ لااقل قصور بزرگی – اتّفاق افتاده است، باید جبران بشود. بهنظر من ما ۵۰سال دیگر هم بایستی درباره دفاع مقدّس بنویسیم، بگوییم، توصیف کنیم، تشریح کنیم، انواع و اقسام هنرها را به خدمت بگیریم، برای اینکه این حادثه عظیم را تبیینکنیم.»
یکی از وجوه تمایز تولید سریالهای تلویزیونی در کشورمان با صنعت سریالسازی در کره همان بیتوجهی به قهرمانان ملی است. گرچه برخی از سریالها مانند «شوق پرواز» درباره فرماندهان شهید دوران دفاع مقدس ساخته شده، اما برخلاف سریالهای کرهای نوع ساخت این سریالها توانایی رقابت در بازارهای فیلم را نداشتهاند و هیچ نشانهای از اقبال بینالمللی به چنین سریالهایی وجود ندارد. در عوض برخی سریالهای ایرانی توانستهاند حداقل در کشورهای منطقه بینندههای خود را پیدا کنند.
ارائه این آمار به دلیل پخش مکرر این سریال ایرانی در شبکههای مختلف تلویزیونی در سراسر جهان بود؛ اقدامی که با حضور دیگر سریالهای ایرانی تقویت میشد، تأثیرش را در بعد فرهنگی برجای میگذاشت. هم اکنون نیز مهمترین پروژه سریالسازی مذهبی در کشورمان که باز هم جزو میراثهای هنری مرحوم سلحشور است به دلایلی هنوز ساخته نشده و ما فرصت اینکه بار دیگر با سریالی مذهبی بتوانیم مخاطبان و علاقهمندان به تاریخ ادیان را جذب کنیم، از دست داده ایم.
کرهایها برعکس صداوسیما که بسیاری از محصولات برندش را به رایگان در اختیار کشورهای دیگر قرار میدهد، تلاش کردهاند که سریالسازی را به منبع درآمدی برای کشورشان تبدیل کنند. استراتژی که جا دارد در ایران نیز به آن توجه جدی شود.
* جوان
ارسال نظر